هر زمان این زمانه توسن از ادیب صابر مقطع 37
1. هر زمان این زمانه توسن
عیش بر من به ناخوشی دارد
...
1. هر زمان این زمانه توسن
عیش بر من به ناخوشی دارد
...
1. تکیه بر اعتقاد باید کرد
بر خدا اعتقاد باید کرد
...
1. فضلی که بر او زکات باشد
فضل شرف القضات باشد
...
1. ای دریغا که عهد برنایی
عهد بشکست و جاودانه نماند
...
1. اگر مروت و جود است در جهان موجود
چرا ز هر دو به حاصل نمی شود مقصود
...
1. قرب یک ماه شد که در شب روز
چشم من ماه و آفتاب ندید
...
1. رسید نوبت پیری و رفت برنایی
دل از نشاط و طرب نا امید باید کرد
...
1. عالم که خوردنش همه غم باشد از جهان
بهتر ز جاهلی که نعیم جهان خورد
...
1. فر جوانیم به هزیمت نهاد روی
تا روز پیری آمد و بر من سپه کشید
...
1. چون همه روی زمانه سوی جفا بود
محتشمان عادت زمانه گرفتند
...
1. جوانی برون رفت و پیری درآمد
روا دارم ار با من آرام گیرد
...
1. از اهل این زمانه پریشان شده ست طبع
نظم نکو به طبع پریشان نمی رسد
...