حسود از نعمت حق بخیل از سعدی شیرازی گلستان 71
1. حسود از نعمت حق بخیل است و بندهٔ بی گناه را دشمن میدارد.
...
1. حسود از نعمت حق بخیل است و بندهٔ بی گناه را دشمن میدارد.
...
1. تلمیذ بی ارادت عاشق بی زر است و روندهٔ بی معرفت مرغ بی پر و عالم بی عمل درخت بی بر و زاهد بی علم خانهٔ بی در.
...
1. مراد از نزول قرآن تحصیل سیرت خوب است نه ترتیل سورت مکتوب.
...
1. یکی را گفتند: عالم بی عمل به چه ماند؟
...
1. مرد بی مروت زن است و عابد با طمع رهزن.
...
1. دو کس را حسرت از دل نرود و پای تغابن از گل بر نیاید: تاجر کشتی شکسته و وارث با قلندران نشسته.
...
1. خلعت سلطان اگر چه عزیز است، جامهٔ خلقان خود به عزت تر و خوان بزرگان اگر چه لذیذ است، خردهٔ انبان خود به لذت تر.
...
1. خلاف راه صواب است و عکس رای اولوالالباب، دارو به گمان خوردن و راه نادیده بی کاروان رفتن.
...
1. هر آنچه دانی که هر آینه معلوم تو گردد، به پرسیدن آن تعجیل مکن که هیبت سلطنت را زیان دارد.
...
1. یکی از لوازم صحبت آن است که خانه بپردازی یا با خانه خدای در سازی.
...
1. هر که با بدان نشیند اگر نیز طبیعت ایشان در او اثر نکند به طریقت ایشان متهم گردد و گر به خراباتی رود به نماز کردن، منسوب شود به خمر خوردن.
...
1. حلم شتر چنان که معلوم است اگر طفلی مهارش گیرد و صد فرسنگ برد، گردن از متابعتش نپیچد. اما اگر درهای هولناک پیش آید که موجب هلاک باشد و طفل آنجا به نادانی خواهد شدن، زمام از کفش در گسلاند و بیش مطاوعت نکند که هنگام درشتی ملاطفت مذموم است و گویند دشمن به ملاطفت دوست نگردد بلکه طمع زیادت کند.
...