راهی آسان از رودکی سمرقندی ابیات پراکنده 37
1. راهی آسان و راست بگزین، ای دوست
دور شو از راه بی کرانهٔ ترفنج
1. راهی آسان و راست بگزین، ای دوست
دور شو از راه بی کرانهٔ ترفنج
1. زین و زان چند بود برکه و مه؟
مر ترا کشی و فیزین و غنوج
1. از جود قبا داری پوشیده مشهر
وز مجد بنا داری بر برده مشید
1. بخت و دولت چو پیشکار تواند
نصرة و فتح پیشیار تو باد
1. به تو بازگردد غم عاشقی
نگارا، مکن این همه زشتیاد
1. ایا بلایه، اگر کارت تو پنهان بود
کنون توانی، باری، خشوک پنهان کرد
1. گوسپندیم و جهان هست به کردار نغل
چون گه خواب بود سوی نغل باید شد
1. مرده نشود زنده، زنده بستودان شد
آیین جهان چونین تا گردون گردان شد
1. فاخته گون شد هوا ز گردش خورشید
جامهٔ خانه بتیک فاخته گون شد
1. رخ اعدات از تش نکبت
همچو قیر و شبه سیاه آمد
1. ای جان همه عالم در جان تو پیوند
مکروه تو ما را منما یاد خداوند
1. یافتی چون که مال غره مشو
چون تو بس دید و بیند این دیرند