گیهان ما از رودکی سمرقندی ابیات پراکنده 13
1. گیهان ما به خواجهٔ عدنانی
عدنست و کار ما همه بانداما
...
1. گیهان ما به خواجهٔ عدنانی
عدنست و کار ما همه بانداما
...
1. اگرت بدره رساند همی به بدر منیر
مبادرت کن و خامش باش چندینا
...
1. همی بایدت رفت و راه دورست
به سغده دار یکسر شغل راها
...
1. ندیده تنبل اوی و بدیده مندل اوی
دگر نماید ودیگر بود به سان سراب
...
1. فاخته گون شد هوا ز گردش خورشید
جامهٔ خانه بتبک فاخته گون آب
...
1. تا کی کنی عذاب و کنی ریش را خضاب؟
تا کی فضول گویی و آری حدیث غاب؟
...
1. جغد که با باز و پلنگان پرد
بشکندش پر و بال و گردد لت لت
...
1. تا لباس عمر اعدایش نگردد بافته
تار تار پود پود اندر فلات آن فوات
...
1. بر روی پزشک زن، میندیش
چون بود درست بیسیارت
...
1. ای زان چون چراغ پیشانی
ای زان زلفک شکست و مکست
...
1. خاک کف پای رودکی نسزی تو
هم بشوی گاو و هم بخایی برغست
...
1. به باز کریزی بمانم همی
اگر کبک بگریزد از من رواست
...