از از رضاقلی خان هدایت تذکرهٔ ریاض العارفین 47
1. از اهل بیضا و آن از بلاد فارس است. کنیت جناب شیخ ابوالمغیث و لقبش منصور. شیخی است بین الخواص و العوام مشهور. ارادت به شیخ عمر بن عثمان مکی خلیفهٔ شیخ جنید بغدادی داشته. در همهٔ کمالات عَلَم کمال افراشته. شیخ شبلی گفته که من و حلاج هم مشربیم اما مرا اظهار دیوانگی خلاص ساخت و او را عقل در بلا انداخت. شیخ ابوسعید ابوالخیر و شیخ فرید عطار و مولوی معنوی و جمعی کثیر از اعاظم این طایفه وی را ستودهاند و بعضی انکار نمودهاند. احوالات غریب و کرامات عجیب از وی در کتب مسطور است و بعضی خود مشهور است.شیخ ابوعبداللّه بن محمد الخفیف که به شیخ کبیر شهرت نموده، گفته است که چون شیخ منصور را به سبب کلمهٔ مشهور محبوس نمودند روزی پیش وی رفتم گفتم: که از این سخن باز آی تا خلاصی یابی. فرمود: آن که گفته عذر خواهد. غرض، در سنهٔ ۳۰۹ دست و پای شیخ را قطع کرده در باب الطاق بغداد بر دار زده تیر باران کردند. بعد سوختند و خاکسترش را بر باد دادند.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
از از رضاقلی خان هدایت تذکرهٔ ریاض العارفین 48
1. از ایل جلیل شاملو و ساکن مشهد مقدس رضوی و معاصر شاه سلیمان صفوی. در بدو حال خیریت مآل ملازمت مینمود. آخر کار ترک فرموده به عبادات و مجاهدات پرداخت و خود را از سالکین و طالبین محسوب ساخت. این بیت از اوست:
برای مشاهده کامل کلیک کنید
اصلش از رضاقلی خان هدایت تذکرهٔ ریاض العارفین 49
1. اصلش از لاهیجان رشت و نامش شیخ محمدعلی و از متأخرین است. در اواخر دولت صفویه ظهور نموده و صاحب کمالات صوری و معنوی بوده و خطوط را نیکو رقم مینمود. آذربایجان و خراسان و عراق و فارس را سیاحت کرده و از راه لارستان و بندر عباسی روی به هندوستان آورد. در دهلی توطن گزید و معروف اهالی آن بلاد گردید. اعاظم آن بلد را مراد و طلاب را محل اعتماد و جمعی را به خدمتش اعتقاد به هم رسیده. دیوانش ملاحظه و این ابیاتش منتخب شد:
برای مشاهده کامل کلیک کنید
و از رضاقلی خان هدایت تذکرهٔ ریاض العارفین 50
1. و هُوَ مولانا حسین بن حسن از اکابر علما و اماجد فضلا و اعاظم عرفا بوده. دست ارادت به جناب شیخ ابوالوفای خوارزمی که از مشایخ سلسلهٔ علیهٔ ذهبیه بوده، داده است و حسب الاجازهٔ وی پا در بیابان سیر وسلوک نهاده. به یمن همت وی طی مقامات طریقت و تحصیل معارف حقیقت کرده. تألیفات و تصنیفات دلپسند دارد. از جمله: شرحی مسمی به جواهرالاسرار بر مثنوی جناب قطب المحققین و فخر العارفین مولانا جلال الدین محمد مولوی رومی نگاشته و در سنهٔ ۸۳۹ رایت سفر آخرت افراشته. از اشعار آن جناب است:
برای مشاهده کامل کلیک کنید
از از رضاقلی خان هدایت تذکرهٔ ریاض العارفین 51
1. از شیخ زادگان آن ولایت و آن از قرای اصفهان و آن جناب خود نیز مقام شیخی داشته. عارفی مجرد و عاشقی موحد بود. در سنهٔ ۱۰۳۷ رحلت نموده. این رباعی از او است:
برای مشاهده کامل کلیک کنید
از از رضاقلی خان هدایت تذکرهٔ ریاض العارفین 52
1. از فصحای شعرای اعراب و از فضلای ندمای اصحاب و مداح حضرت نبوی صلعم و قصاید عالیه در نعت حضرت ختمی مآب عرض نموده. حالاتش در کتب تواریخ مسطور و ابیاتش در السنه و افواه، مذکور است. وقتی جناب عارف حقّانی، حارثه را که از اصحاب است، حالتی ظاهر شده و بی خودی سرزده، در هنگام جولان از پا افتاده و حضرت امیرالمؤمنین علیؑسر او را بر زانوی مبارک گذارده تا به حال آمد. حسان حاضر و ناظر بود این چند بیت را بدیهةً در تعریف عرفا عرض نمود و از حضرت رسالتؐتحسین شنود. راوی این روایت عبداللّه بن عباس رضی اللّه عنه است و در اغلب کتب مندرج است و فقیر در مثنوی هدایت نامه به تفصیل منظوم نموده.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
امیر از رضاقلی خان هدایت تذکرهٔ ریاض العارفین 53
1. امیر یمین الدین خسرو بن امیر محمود از مشاهیر امرا و شعرا بوده. پدرش از ترکستان و از طایفهٔ لاچین و سالها در دهلی به منصب امارت بر همگنان مباهی بوده. از سلطان محمد تغلق شاه الطاف دیده. عاقبت در غزوهٔ کفره شهید گردید و خلف الصدق او خسرو به مرتبهٔ امارت سربلند و از مراحم سلطانی بهرهمند آمد. بنا بر ضیاء فطرت و صفای طویت همت بلندش به امارت ظاهر قناعت ننمود. طالب خسروی معنوی و امارات خسروی گردید، نعمت فقیری را بر امیری و دولت اُخروی را بر خسروی راجح دید. لاجرم دست به دامن شیخ کرام شیخ نظام که سر حلقهٔ اولیای زمان و سردفتر اصفیای آن دوران بود زد و از وارستگان شد. چنانکه شیخ نظام میگفتی امید است که مرا به سوز سینهٔ این ترک بخشند. پانصد هزار بیت شعر دارند. با شیخ سعدی صحبت داشته. هفتاد و چهار سال عمر کرده. در سنهٔ ۷۲۵ در مقبرهٔ شکرگنج مدفون شد:
برای مشاهده کامل کلیک کنید
از از رضاقلی خان هدایت تذکرهٔ ریاض العارفین 54
1. از مشاهیر ارباب عرفان و ایقان و ازمداحان سلطان ابوسعید خان. آخر ترک و تجرید گزید وبه خدمت جمعی از مشایخ رسید. سر ارادت بر آستان جناب عارف ربانی شیخ رکن الدین علاءالدوله سمنانی نهاد و به مدارج حقیقت و طریقت او را مدارج دست داد. شاعری فصیح است و دیوان دارد، دیده شده است. مثنوی روضة الانوار و مثنوی همای و همایون از اوست. وفاتش در سنهٔ ۷۴۲ مضجعش در تنگ اللّه اکبر شیراز.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
از از رضاقلی خان هدایت تذکرهٔ ریاض العارفین 55
1. از افاضل روزگار و از عرفای والامقدار بوده. خدمت بسیاری از مشایخ طبقهٔ صوفیه را نموده. در سنهٔ خمسین در اصفهان زاویه نشین گردید و سی سال به انزوا گذرانید. اوقات خود را تبعیض کرده، سهمی را به ذکر و فکر و عبادات و ریاضات مشغول نموده و سهمی را مصروف کتابت کتب علمیه و در نهایت حسن خط قریب به هفتاد جلد کتاب به خط خود بر طلبهٔ علوم وقف فرموده. رسالهٔ زاد السبیل در آداب السّلوک و رساله در علم مناظر و مرایا نوشته و متن کافیه ابن حاجب را در کمال بلاغت به فارسی منظوم فرموده، غرض، از کاملین بود و این رباعی از اوست:
برای مشاهده کامل کلیک کنید
از از رضاقلی خان هدایت تذکرهٔ ریاض العارفین 56
1. از اهالی شهر مذکور و به کمالات صوریه و معنویه مشهور. عاشقی مجرد و سالکی موحد بوده و علی قلیخان لگزی این اشعار مشهور را در تذکرهٔ خود به نام او قلمی نموده:
برای مشاهده کامل کلیک کنید
فقیری از رضاقلی خان هدایت تذکرهٔ ریاض العارفین 57
1. فقیری آگاه و طالب صحبت اهل اللّه بوده و در اقالیم مختلفه سیاحت مینموده. آخرالامر در هندوستان درگذشت. این رباعی از او نوشته شد:
برای مشاهده کامل کلیک کنید
وهُوَ از رضاقلی خان هدایت تذکرهٔ ریاض العارفین 58
1. وهُوَ فخرالعارفین و زین الواصلین سید نظام الدین محمود واعظ الملقب به داعی الی اللّه. از سادات حسینی و سلسلهٔ نسبش به نوزده واسطه منتهی گردد به زید بن علی و اجداد او را در انساب همه داعی لقب بوده. غرض، سید، فاضل و کامل و صاحب مقامات و کرامات عالیه بوده و جمعی کثیر از مشایخ معاصرین خود را دیده. ارادت و اخلاص جناب شاه نورالدین نعمة اللّه کرمانی قدّس سرّه گزیده و از اکابر خلفای آن جناب گردیده و جمعی از اعاظم عارفین و کبرای اهل یقین را ملاقات کرده و صحبت داشته و جناب شیخ ابواسحق بهرامی شیرازی که شیخ او بوده، او را ترغیب نمود که به کرمان رفته فیض ارادت جناب شاه نعمت اللّه را دریابد و او متابعت کرده، بعد از وصول گفته:
برای مشاهده کامل کلیک کنید