10 اثر از غزلیات رضی‌الدین آرتیمانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات رضی‌الدین آرتیمانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار رضی‌الدین آرتیمانی / غزلیات رضی‌الدین آرتیمانی

غزلیات رضی‌الدین آرتیمانی

1 آن برو رویست یا نور است یا قرص قمر آن لب لعل است یا جانست یا تنگ شکر

2 طاق ابرویست یا مهراب دل یا ماه نو نرگس شهلاست یا چشم است یا بادام تر

3 آن قد و بالاست یا سرو سهی یا شاخ گل و آن سر زلفست کرده عٰالمی زیر و زبر

4 چون کنم وصف سراپای تو را ای بینظیر چون سراپای تو می‌سازد مرا بی‌پا و سر

1 بی‌پرده برون میا که بسیار دین و دل و دست رفته از کار

2 در حلقه تار و مار زلفت بس سبحه که شد بدل به زنار

3 در دور دو چشم شوخ و مستت بس گوشه نشین که شد قدح خوار

4 زنهار ز دست دوست گفتن زنهار دگر مگوی زنهٰار

1 چند ز دوران چرخ چند ز هجران یار سینه شود شعله خیز، دیده شود اشکبار

2 آنچه کشیدم ازو من بیکی جرعه می میکده‌ها بایدم از پی دفع خمار

3 من همه صحرای عشق او همه دریای حسن من همه شور و جنون او همه باد بهار

1 آن روی چون ماه آن زلف چون مار گیرم نمائی، کو تاب دیدار

2 خواهی که سازی زاهد برهمن بردار پرده بنمای رخسار

3 گر آن پریرو بی‌پرده بودی دیوانه کردی ما را به یکبار

4 یک ره در آن رو بنگر که بینی نیکی بخرمن خوبی بخروار

1 شور عشقی کرده بازم بیقرار باز دل را داده‌ام بی‌اختیار

2 گو قرار حیرت ماهم بده ای که داری در تکاپویش قرار

3 ما به عهدت استوار استاده‌ایم گر چه عهد تو نباشد استوار

4 چند باشم همچو چشمت ناتوان چند باشم همچو زلفت بیقرار

1 ای عشق نگویم که به جای خوشم انداز یکبار دگر در تف آن آتشم انداز

2 آتش چه زنی بر دلم از نام جدائی این حرف مگو با من و در آتشم انداز

3 بیماری خود داده به ما نرگس مستش ای دیده ز پر کالهٔ دل مفرشم انداز

4 یا رب نپسندی که بخواهم ز تو چیزی یا رب به کریمی خود از خواهشم انداز

1 چه شور افتاده در دلها ز شیرین لعل خندانش دریغا خضر ما شرمنده گردد ز آب حیوانش

2 نه از رنگ تو رنگی داشت نه از بوی تو بوئی ز غیرت چاک زد هر سو ز صد جا، گل گریبانش

3 چو آن بلبل که در بستان ز سنبل آشیان دارد دل آشفته‌ام جمعی است در زلف پریشانش

4 چو موسی گر زدود شعله‌ای در پیچ و تاب افتد همیشه داردم در پیچ و تاب آن زلف پیچانش

1 مرا چگونه نباشد حضور عیش و فراغ که زخم بر سر زخم است و داغ بر سر داغ

2 مرا چنانکه منم بینی و نگوئی هیچ ازین تغافل جانسوز سخت داغم داغ

3 اگر جگر جگر و دل دلم خورد، شاید که پیش آن گل رعنا، یکیست بلبل و زاغ

4 ملاف هیچ بر عاشقانش از خورشید به آفتاب پرستان چه دم زنی ز چراغ

1 بهوش باش که در بارگاه رد و قبول کمال عین ذواتست و فصل عین فصول

2 اگر قبول و گر رد کنی خلاصم کن شدم هلاک ز ماخولیای رد و قبول

3 دچار او نشدم تا ز خویش برگشتم فناست تجربه کردیم کیمیٰای قبول

4 رسیده شاهد معنی ز صورت زشتت ببین که از چه به خود گشته‌ای دلا مشغول

1 همه دردم همه داغم همه عشقم همه سوزم همه در هم گذرد هر مه و سال و شب و روزم

2 وصل و هجرم شده یکسان همه از دولت عشقت چه بخندم چه بگریم چه بسازم چه بسوزم

3 گفتنی نیست که گویم ز فراقت به چه حالم حیف و صد حیف که دور از تو ندانی به چه روزم

4 دست و پایم طپش دل همه از کار فکنده چشم بر جلوهٔ دیدار نیفتاده هنوزم

آثار رضی‌الدین آرتیمانی

10 اثر از غزلیات رضی‌الدین آرتیمانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات رضی‌الدین آرتیمانی شعر مورد نظر پیدا کنید.