غزلیات رضی‌الدین آرتیمانی

95 اثر از غزلیات رضی‌الدین آرتیمانی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه رضی‌الدین آرتیمانی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 3 از این مجموعه هستید.

سرم سودا دلم پروا از رضی‌الدین آرتیمانی غزل 24

1. سرم سودا دلم پروا ندارد
صباحم شب، شبم فردا ندارد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

روی تو که رنگ از از رضی‌الدین آرتیمانی غزل 25

1. روی تو که رنگ از رخ گلهای چمن برد
هوش از سر و طاقت ز دل و تاب و توان برد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

نمیاید چو از دل از رضی‌الدین آرتیمانی غزل 26

1. نمیاید چو از دل بر زبان درد
ز دل بیرون کنم خود گو چسان درد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

جائی که به طاعات از رضی‌الدین آرتیمانی غزل 27

1. جائی که به طاعات مباهات توان کرد
محراب صنم قبلهٔ حاجات توان کرد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

صبا هر گاه وصف آن از رضی‌الدین آرتیمانی غزل 28

1. صبا هر گاه وصف آن پری کرد
همه آفاق مهر و مشتری کرد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

گر نقاب از رخ آن از رضی‌الدین آرتیمانی غزل 29

1. گر نقاب از رخ آن صنم گیرد
ماه و خورشید را عدم گیرد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

بمن آن مه دگر امشب از رضی‌الدین آرتیمانی غزل 30

1. بمن آن مه دگر امشب نسازد
گل نازک به تاب و تب نسازد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

سرم بالش تنم مفرش از رضی‌الدین آرتیمانی غزل 31

1. سرم بالش تنم مفرش بسوزد
به هر ناخوش که رفته خوش بسوزد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

حیف که اوقات ما از رضی‌الدین آرتیمانی غزل 32

1. حیف که اوقات ما تمام هبا شد
عمر گرانمایه صرف چون و چرا شد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

در روی تو دل به ما از رضی‌الدین آرتیمانی غزل 33

1. در روی تو دل به ما نمیمٰاند
در راه تو سر ز پا نمیمٰاند
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

مرا نه سر نه سامان از رضی‌الدین آرتیمانی غزل 34

1. مرا نه سر نه سامان آفریدند
پریشانم به سامان آفریدند
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

ای کاش که سجاده از رضی‌الدین آرتیمانی غزل 35

1. ای کاش که سجاده به زنار فروشند
این طایفه دین چند به دینار فروشند
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه