زاهد هوای عالم بالا نمی از صائب تبریزی غزل 4206

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

زاهد هوای عالم بالا نمی کند

1 زاهد هوای عالم بالا نمی کند این رود خشک روی به دریا نمی کند

2 آسوده است زاهد خشک از فشار عشق شهباز قصد سینه صحرا نمی کند

3 در رستخیز رو به قفا حشر می شود اینجا کسی که پشت به دنیا نمی کند

4 نتوان به کوه غم دل ما را شکست داد از فیل مست کعبه محابا نمی کند

5 اینجا اگر به دانه نبندی دهان مور در زیر خاک با تو مدارا نمی کند

6 بیهوده دست بر دل ما می نهد طبیب لنگر علاج شورش دریا نمی کند

7 درد سخن همان به سخن می شود علاج این درد را مسیح مداوا نمی کند

8 مریم به رشته ای که بتابد ز مهر خویش از آسمان شکار مسیحا نمی کند

9 در سایه حمایت عشق است جان ما ما را زبون خود غم دنیا نمی کند

10 جز ناخن شکسته و آه جگرخراش از کار ما گره دگری وا نمی کند

11 صائب غبار سینه مشکل پسند ماست داغی که کار دیده بینا نمی کند

عکس نوشته
کامنت
comment