صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

ز شرم در حرم وصل جان محرم از صائب تبریزی غزل 1647

غزل 1647 ام از 9863 غزلیات

ز شرم در حرم وصل جان محرم سوخت

1 ز شرم در حرم وصل جان محرم سوخت فغان که تشنه ما در کنار زمزم سوخت

2 گذشت پرتو روی تو بر بساط چمن عقیق لاله و گل در دهان شبنم سوخت

3 بس است سوختن خارزار تهمت را به نور چهره چراغی که شرم مریم سوخت

4 ز حد گذشت چو باران، ز برق کمتر نیست بهار و باغ من از گریه دمادم سوخت

5 ز چرب نرمی بدباطنان ز راه مرو که داغهای من از چشم نرم مرهم سوخت

6 ز انقلاب جهان زینهار امن مباش که شمع سور مکرر برای ماتم سوخت

7 دل گرفته ما را به حال خود بگذار که در گشودن این غنچه صبح را دم سوخت

8 ز چشم خیره تردامنان مشو ایمن که گل به آتش سوزان ز چشم شبنم سوخت

9 همان ز خنده بیجا به مرگ خویش نشست اگر چه برق فنا خانمان عالم سوخت

10 همان چراغ مرا نیست روشنی صائب اگر چه از نفس گرم من دو عالم سوخت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ز شرم در حرم وصل جان محرم سوخت

شاعر شعر ز شرم در حرم وصل جان محرم سوخت چه کسی است ؟

شاعر شعر ز شرم در حرم وصل جان محرم سوخت صائب تبریزی می باشد.

شعر ز شرم در حرم وصل جان محرم سوخت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر ز شرم در حرم وصل جان محرم سوخت چیست ؟

قالب شعر ز شرم در حرم وصل جان محرم سوخت غزل است

مضمون اصلی شعر ز شرم در حرم وصل جان محرم سوخت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی