ز جلوه تو چو سیلاب الامان از صائب تبریزی غزل 3818

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

ز جلوه تو چو سیلاب الامان خیزد

1 ز جلوه تو چو سیلاب الامان خیزد ز پیش راه تو چون گرد آسمان خیزد

2 ز فکر روی تو روشن شد آنچنان دل من که همچو صبح مرا نور از دهان خیزد

3 به کام دل نفس آتشین چگونه کشم؟ مرا کز آتش گل دود از آشیان خیزد

4 مشو ز پاس دل رام گشته ام غافل که از رمیدن من گرد از جهان خیزد

5 نشست گرد یتیمی ز روی گوهر، بحر چه زنگ از دلم از چشم خونفشان خیزد؟

6 ز زخم تیر مکافات ظالمان نرهند که پیشتر ز نشان ناله از کمان خیزد

7 نه آنچنان ز گرانی نشسته است به گل سفینه ام، که به امداد بادبان خیزد

عکس نوشته
کامنت
comment