-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 ز یار لطف نهان خواستن فزون طلبی است که دل زیاده برد خنده ای که زیر لبی است
2 به احتیاط سخن در حضور خوبان کن که خوی سنگدلان آبگینه حلبی است
3 نمی کنند نظر عارفان به حسن مجاز به ریگ سینه نهادن، دلیل تشنه لبی است
4 خسیس را ز مدارا زبان دراز شود ز آب شعله کشد آتشی که بولهبی است
5 چراغ انجمن ماست دیده بیدار می شبانه ما گریه های نیمشبی است
6 اگر چه نقش دویی نیست در قلمرو حسن نظر به زلف و خط از روی یار، بی ادبی است
7 دلش به ما عجمی زادگان بود مایل اگر چه لیلی صحرانشین ما عربی است
8 عروس عافیتی را که خلق می طلبند چو نیک درنگری، در حباله عزبی است
9 رواست صائب، اگر نیست از ره دعوی تتبع غزل خواجه گر چه بی ادبی است