- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز خط سبز شد فیروزه ای لعل نگار ما جواهر سرمه ای می خواست چشم اشکبار ما
2 اگر چه بی صفا گردد ز گرد آیینه روشن یکی صد شد ز گرد خط، صدای گلعذار ما
3 خط آزادی اغیار شد گر خط شبرنگش شب قدری است بهر دیده شب زنده دار ما
4 نگه دارد خدا از چشم بد آن روی نو خط را! که دام عنبرین سامان دهد بهر شکار ما
5 درین فرصت که خط پیچید دست زلف ظالم را مشو غافل ز احوال دل امیدوار ما