- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز روی خشت خم از جوش باده جام افتاد بیار باده که طشت خرد ز بام افتاد
2 حباب وار به سرگشتگی مثل گردد سفینه ای که به گرداب خط جام افتاد
3 مباد از سر زنار کم سر مویی چه شد که سلسله سبحه از نظام افتاد
4 چو سبزه فرش شد و همچو آب رفت از دست نگاه هرکه بر آن سرو خوش خرام افتاد
5 به چشم روشنی دام می رود صیاد کدام مرغ همایون دگر به دام افتاد؟
6 درین نشیمن آشوب پخته شو زنهار زنند پای به فرقش چو میوه خام افتاد
7 علاج کلفت خود زود می کنم صائب دگر به دست من امروز یک دو جام افتاد