با دختر رز دگر نشستی از صائب تبریزی غزل 6992

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

با دختر رز دگر نشستی

1 با دختر رز دگر نشستی پیمان خدای را شکستی

2 دنبال هوای نفس رفتی سررشته عهد را گسستی

3 گر توبه ترا شکسته می بود کی توبه خویش می شکستی؟

4 بی وزن و سبک چو باد گشتی از شاخ به شاخ بس که جستی

5 کردند ترا به آستین دور چون گرد به هر کجا نشستی

6 آتش به تو دست یافت آخر هر چند که چون سپند جستی

7 موی تو سفید گشت، بنمای باری که ازین شکوفه بستی

8 دامان تو روز حشر گیرد خاری که به زیر پا شکستی

9 بر شیشه آسمان زنی سنگ از جام غرور بس که مستی

10 دور تو به سر رسید صائب وز جهل، هنوز لای مستی

عکس نوشته
کامنت
comment