-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دستی به سر زلف خود از ناز کشیدی تا حلقه به گوش که دگر باز کشیدی
2 شد بر لب دریاکش من مهر خموشی جامی که ز منصور سخن بازکشیدی
3 در کنج قفس چند کنی بال فشانی؟ بس نیست ترا آنچه ز پرواز کشیدی؟
4 ای آینه در روی زمین دیدنیی نیست بیهوده چرا منت پرداز کشیدی؟
5 جز سرمه که برخاست به تعظیم تو از جای؟ چندان که درین انجمن آواز کشیدی
6 ای کبک لب از خنده بیهوده نبستی تا رخت به سرپنجه شهباز کشیدی
7 چون برگ گل افزود به رسوایی نکهت هر پرده که بر چهره این راز کشیدی
8 خون گشت دل زمزمه پرداز تو صائب تا این غزل از طبع سخنساز کشیدی