صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

با درد بود صاف دل ساغر از صائب تبریزی غزل 6414

غزل 6414 ام از 9863 غزلیات

با درد بود صاف دل ساغر مستان

1 با درد بود صاف دل ساغر مستان نخوت نفروشد به خزف گوهر مستان

2 پروای کله گوشه خورشید ندارد از ابر خورد آب، دماغ تر مستان

3 عقل است که در پرده ناموس حصاری است پوشیده و پنهان نبود جوهر مستان

4 خواهی که ترا عقل عسس بند نسازد مگذار بورن پای خود از کشور مستان

5 کفاره همصحبتی زهد فروشان آن است که هشیار نشینی بر مستان

6 روزی که ز خم جام هلالی به در آید طالع شود از برج شرف اختر مستان

7 تا هیچ کس از قافله در راه نماند شرط است که مستانه رود رهبر مستان

8 از باطن صاف می گلرنگ حذر کن بر سنگ به بازیچه مزن گوهر مستان

9 شیرازه جمعیت ما موج شراب است بی باده شود زیر و زبر دفتر مستان

10 گر افسر شاهان بود از لعل گرانسنگ از باده گلرنگ بود افسر مستان

11 صائب صفت گوهر مستان چه ضرورست؟ از سینه دریاست عیان گوهر مستان

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر با درد بود صاف دل ساغر مستان

شاعر شعر با درد بود صاف دل ساغر مستان چه کسی است ؟

شاعر شعر با درد بود صاف دل ساغر مستان صائب تبریزی می باشد.

شعر با درد بود صاف دل ساغر مستان در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر با درد بود صاف دل ساغر مستان چیست ؟

قالب شعر با درد بود صاف دل ساغر مستان غزل است

مضمون اصلی شعر با درد بود صاف دل ساغر مستان چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر