1 خرد به زور می ناب برنمی آید کتان ز عهده مهتاب برنمی آید
2 درازدستی سنگ خطر اگر این است سبوی هیچ کس از آب برنمی آید
3 دل غیور مرا شکوه اختیاری نیست دهان زخم به خوناب بر نمی آید
4 در آن زمین که شهیدی به خون نغلطیده است بهار لاله سیراب برنمی آید
5 اگر به آینه آفتاب سنگ خورد ز چشم سخت فلک آب برنمی آید
6 ز شور ناله صائب ز خواب مخمل جست هنوز چشم تو از خواب برنمی آید