نمی شود سخن راست در دهان از صائب تبریزی غزل 6310

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

نمی شود سخن راست در دهان پنهان

1 نمی شود سخن راست در دهان پنهان که تیر را نکند خانه کمان پنهان

2 به دل مساز نهان عشق را که ممکن نیست که مه شود به سراپرده کتان پنهان

3 نمی کنم هوس طول عمر، تا شد خضر ز شرم زندگی از چشم مردمان پنهان

4 به آب خضر نسازم سیه نظر، تا هست عقیق صبر مرا در ته زبان پنهان

5 مبین به چشم حقارت شکسته رنگان را که هست طرفه بهاری درین خزان پنهان

6 هجوم خلق نگردد حجاب هستی حق ز کثرت رمه کی می شود شبان پنهان؟

7 برون میار ز دل زینهار ریشه غم که خنده هاست درین شاخ زعفران پنهان

8 حجاب مصرع برجسته نیست طول غزل کجا به زلف شود موی آن میان پنهان؟

9 حجاب آن تن سیمین لباس کی گردد ترا که مغز نباشد در استخوان پنهان

10 چو آفتاب ز خلق است نور حق ظاهر چگونه یوسف گردد به کاروان پنهان؟

11 فروغ شمع مرا لامکان احاطه نکرد مرا چگونه کند طاس آسمان پنهان؟

12 ز شرم ناله من جمله بلبلان صائب شدند در خس و خاشاک آشیان پنهان

عکس نوشته
کامنت
comment