-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کی ز تن کار دل خسته به آرام کشد؟ مرغ وحشی چه نفس در قفس و دم کشد؟
2 سخت گستاخ شد از وصل دلم، می ترسم عاقبت کار من از بوسه به پیغام کشد
3 از زبان لعل لبش تلخی گفتار نبرد نمک سنگ کجا تلخی بادام کشد؟
4 غم مرغان گرفتار ندارد صیاد مور از رحم مگر دانه به این دام کشد
5 نکشد پای پر از آبله از خارستان آنچه پهلوی من از بسرت آرام کشد
6 دانه اش از گره دام مهیا باشد هرکه را زلف گرهگیر تو در دام کشد
7 دست کوتاه، گل از وصل فزون می چیند شانه گستاخ سر زلف دلارام کشد
8 شکوه ای کز سر زلف تو مرا هست این است که دل عاشق و اغیار به یک دام کشد
9 این چه کیفیت حسن است که مخمور وصال از لب بام تو می همچو لب جام کشد
10 آب را دست درین باغ ز حیرت شد خشک کیست تا دامن آن سرو گل اندام کشد؟
11 پله ناز تو سنگین تر ازان افتاده است که ترا جذبه صائب به لب بام کشد