-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حجاب آسمان کی مانع ما می تواند شد؟ فلک مار ا کجا انگشتر پا می تواند شد؟
2 به قرب لاله و گل کی چو شبنم می شود قانع؟ سبکروحی که از پستی به بالا می تواند شد
3 نشد تا جسم من از شوق جان باور نمی کردم که کوه قاف، هم پرواز عنقا می تواند شد
4 دل افسرده ما را گدازی هست در طالع نماند بر زمین سنگی که مینا می تواند شد
5 ندارد اینقدر استادگی ای چرخ سنگین دل کف خاکستری روشنگر ما می تواند شد
6 اگر مجنون شوی، گردی که بر دل از جهان داری به یک دم خوشتر از دامان صحرا می تواند شد
7 دل از درد طلب برداشتن دشواریی دارد وگرنه قطره ما نیز دریا می تواند شد
8 دو عالم محو شد تا پرده از عارض برافکندی تو چون پیدا شوی، دیگر که پیدا می تواند شد؟
9 دل روشن زهم می پاشد آخر جسم را صائب کتان کی پرده آن ماه سیما می تواند شد؟