ما زمزمه عشق به بازار از صائب تبریزی غزل 5924

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

ما زمزمه عشق به بازار فکندیم

1 ما زمزمه عشق به بازار فکندیم ما شور درین قلزم زخار فکندیم

2 طاس فلک از زمزمه عشق تهی بود ما غلغله در گنبد دوار فکندیم

3 چون شانه رسیدیم به صدزخم نمایان تا دست در آن طره طرار فکندیم

4 بس چشمه خون کز لب افسوس گشاید این پرده که از چهره اسرار فکندیم

5 رنگینی ما مهر لب جوهریان شد آتش به دم سرد خریدار فکندیم

6 آیینه بینایی ما عیب نما بود بر چهره خود پرده زنگار فکندیم

7 بستیم لب از حرف حق از بیم حسودان خود را عبث از طاق دل دار فکندیم

8 آیینه ما سیر نگردید ز دیدار چندان که نظر بر رخ دلدار فکندیم

9 بار دل ما بود همان دوری منزل در منزل مقصود اگر بار فکندیم

10 در بزم بزرگان نتوان کرد گرانی در پای خم می سر و دستار فکندیم

11 صائب چه قدر سرمه توفیق کشیدیم کز پیش نظر پرده پندار فکندیم

عکس نوشته
کامنت
comment