-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شدیم پیر و نشد تر دو چشم بی نم ما پلی است آن طرف آب، قامت خم ما
2 ز اشک ما جگر تشنه ای نشد سیراب نصیب سوخته جانی نگشت زمزم ما
3 اسیر نفس و هوا ماند دل، هزار افسوس به دست دیو برآورد زنگ، خاتم ما
4 سری ز روزن خورشید برنیاوردیم به رنگ و بوی جهان محو گشت شبنم ما
5 گشاده روی تر از سینه کریمانیم اگر ز خویش به تنگی، درآ به عالم ما
6 نمی توان غم ما را به خوردن آخر کرد ترحم است بر آن کس که می خورد غم ما
7 مثال دیده مورست و ملک جم صائب فضای عالم امکان، نظر به عالم ما