ما داغ توبه بر دل ساغر از صائب تبریزی غزل 5869

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

ما داغ توبه بر دل ساغر گذاشتیم

1 ما داغ توبه بر دل ساغر گذاشتیم دور طرب به نشأه دیگر گذاشتیم

2 اینجا کسی به داد دل ما نمی رسد دیوان خود به دامن محشر گذاشتیم

3 ترک سرست خضر ره بازماندگان ما کار شمع خویش به صرصر گذاشتیم

4 یک جبهه گشاده ندیدیم در جهان پوشیده بود روی به هر در گذاشتیم

5 ابر ز کام مغز جهان را گرفته است بیهوده عود خویش به مجمر گذاشتیم

6 تا در شمار آبله پایان در آمدیم چون بحر پای بر سر گوهر گذاشتیم

7 روی زمین چو صفحه مسطر کشیده شد از بس به خاک پهلوی لاغر گذاشتیم

8 روزی که گشت آهن ما تیغ آبدار تن رابه پیچ و تاب چو جوهر گذاشتیم

9 آیینه ای است آب نما ساغر سپهر بیهوده لب بر این لب ساغر گذاشتیم

10 صائب ز انفعال نداریم روی خلق تا خویش را به خاک برابر گذاشتیم

عکس نوشته
کامنت
comment