1 چهره از عشق جوانان ارغوانی کرده ایم شوخ چشمی بین که در پیری جوانی کرده ایم
2 کس زبان چشم خوبان را نمی داند چو ما روزگاری این غزالان را شبانی کرده ایم
3 صد قدم پیش است از ما خاک ره در اعتبار گرچه در راه تو عمری جانفشانی کرده ایم
4 سایه ما بر دل یاران گرانی می کند تا کجا بر خاطر موری گرانی کرده ایم؟
5 چون نباشد اول بیداری ما خواب مرگ؟ ما که خواب خویش را در زندگانی کرده ایم
6 نامرادیهای ما صائب به عالم روشن است بر مراد خلق دایم زندگانی کرده ایم