-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهر را صبر جوانمرد شکر می سازد خار را نخل برومند ثمر می سازد
2 سر ما گرد سر دار فنا می گردد میوه چون پخته شود برگ سفر می سازد
3 تو نداری سر آمیزش عاشق، ورنه با لب خشک صدف آب گهر می سازد
4 ناوک غمزه ز الماس ترازو شده است طاقت ساده دل از موم سپر می سازد
5 چون برم پی به سر خویش، که نیرنگ قضا هر گل صبح، مرا رنگ دگر می سازد
6 هر سبکسیر درین دشت کمندی دارد دل بیتاب مرا موی کمر می سازد
7 صائب از پرتو خورشید تواند گل چید هر که چون شبنم گل، دیده سپر می سازد