به محفل تو که خاموش بود از صائب تبریزی غزل 576

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

به محفل تو که خاموش بود سپند آنجا

1 به محفل تو که خاموش بود سپند آنجا کراست زهره که سازد صدا بلند آنجا؟

2 ز مکر سبحه شماران خدا نگه دارد! که صد سرست به یک حلقه کمند آنجا

3 بهشت را چه کنی، مگذر از مقام رضا که زهر چشم گواراست همچو قند آنجا

4 در آن حریم خموشم که نغمه منصور شنیده اند مکرر ز هر سپند آنجا

5 کشیده دار عنان چون سخن به عشق رسد که پی ز تیزی ره می شود سمند آنجا

6 ز دار و گیر فلک فارغند آگاهان شکار غافلی افتد مگر به بند آنجا

7 تو مست خواب و قدح های فیض در دل شب تمام چشم که دستی شود بلند آنجا

8 ز زلف او خبر دل که آورد صائب؟ چنین که پای نسیم صباست بند آنجا

عکس نوشته
کامنت
comment