-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به هر سیاه درون مشنوان ترانه خویش زمین پاک طلب کن برای دانه خویش
2 زبان خویش به دیوار تا توان مالید قدم برون مگذار از درون خانه خویش
3 گناه زشتی خود را بر آبگینه منه مکن چو تنگدلان شکوه از زمانه خویش
4 دل خراب ز خاک مراد کمتر نیست بخواه حاجت خود را ز آستانه خویش
5 درین دو هفته که گل میهمان این چمن است مباش درپی تعمیر آشیانه خویش
6 چو زلف ماتمیان در هم است کارجهان ازین بلای سیه دور دار شانه خویش
7 کمند گوهر مقصود رشته اشک است مکن چو شمع قضا گریه شبانه خویش
8 به نیم جو نخرد خرمن فلک صائب ز عقده دل خود هر که ساخت دانه خویش