صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

خسته چشم تو صاحب نظری از صائب تبریزی غزل 1606

غزل 1606 ام از 9863 غزلیات

خسته چشم تو صاحب نظری نیست که نیست

1 خسته چشم تو صاحب نظری نیست که نیست تشنه لعل تو روشن گهری نیست که نیست

2 این چه شورست که حسن تو به عالم افکند؟ که نمکدان ملاحت جگری نیست که نیست

3 بخیه شبنم و گل بر رخ کار افتاده است ورنه حیران تو صاحب نظری نیست که نیست

4 نه همین ذره درین دایره سرگردان است رقص سودای تو در هیچ سری نیست که نیست

5 عالم از حسن گلوسوز تو شد باغ خلیل در دل سنگ تو تخم شرری نیست که نیست

6 میوه سرو که گفته است همین آزادی است؟ قامت سرکش او را ثمری نیست که نیست

7 نه همین لاله و گل نعل در آتش دارند خار خار تو نهان در جگری نیست که نیست

8 فتنه هر دو جهان زیر سر خشت خم است در خرابات مغان شور و شری نیست که نیست

9 نظر پست تو شایسته جولان کف است ورنه در سینه دریا گهری نیست که نیست

10 چون کنم نسبت آن لعل به یاقوت عقیم؟ رو سفید از نمک او جگری نیست که نیست

11 برو ای عقل، به صحرای جنون پا مگذار شیشه باری تو و اینجا خطری نیست که نیست

12 زهر دشنام بود قسمت عاشق، ورنه در نهانخانه آن لب، شکری نیست که نیست

13 بعد ازین نامه مگر بر پر عنقا بندیم ورنه با نامه ما بال و پری نیست که نیست

14 نه همین دیده شبنم ز نظربازان است محو خورشید تو صاحب نظری نیست که نیست

15 گر چه از بیخبرانیم به ظاهر صائب در فرامشکده ما خبری نیست که نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خسته چشم تو صاحب نظری نیست که نیست

شاعر شعر خسته چشم تو صاحب نظری نیست که نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر خسته چشم تو صاحب نظری نیست که نیست صائب تبریزی می باشد.

شعر خسته چشم تو صاحب نظری نیست که نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر خسته چشم تو صاحب نظری نیست که نیست چیست ؟

قالب شعر خسته چشم تو صاحب نظری نیست که نیست غزل است

مضمون اصلی شعر خسته چشم تو صاحب نظری نیست که نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.