- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوش آن کسان که به منت نظر جلا ندهند غبار دیده خودرا به توتیا ندهند
2 عطا ومنع جهان را ز هم جدایی نیست به هر که نعمت دادند اشتها ندهند
3 ز چشم شورشداز چشم خلق خضر نهان به هیچ کس دم آبی به مدعا ندهند
4 زمین پاک طلب کن برای دانه خویش که بخل به ز عطایی است کان بجا ندهند
5 چه فارغند ز دل واپسی عزیزانی که دل به عشوه دنیای بیوفا ندهند
6 فغان که در طلب رزق این گرانجانان ز حرص فرصت گشتن به آسیا ندهند
7 شوند عاقبت از خودسری بیابان مرگ کسان که دست ارادت به رهنما ندهند
8 کناره گیر ز مردم که تا نگردد فرد به خضر آب ز سرچشمه بقا ندهند
9 زمین به گاو جل خویش بسته تا مردم به خودقرار اقامت درین سرا ندهند
10 مساز چهره خود زرد از طمع صائب که برگ کاه خسیسان به کهربا ندهند