-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 همین نجابت ذاتی است آنچه محترم است بزرگیی که بود عارضی کم از ورم است
2 رخ تو از خط مشکین رقم خطر دارد سیاه زود شود صفحه ای که خوش قلم است
3 بط شراب که زاهد به خون او تشنه است به چشم باده پرستان کبوتر حرم است
4 ز پشت دادن ما خصم گو دلیر مشو که تیغ عجز دل از دست دادگان دو دم است
5 ز رطلهای گران است پشت من بر کوه ز محتسب کند اندیشه سنگ هر که کم است
6 هر آن که از سیهی می کند سفیدی فرق دلش دو نیم درین روزگار چون قلم است
7 دلیل ایمنی ملک نیستی صائب همین بس است که روی وجود در عدم است