صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

آدمی را نیست خصمی چون از صائب تبریزی غزل 6013

غزل 6013 ام از 9863 غزلیات

آدمی را نیست خصمی چون جمال خویشتن

1 آدمی را نیست خصمی چون جمال خویشتن حلقه فتراک طاوس است بال خویشتن

2 این کهنسالان که می دزدند سال خویشتن کهنه دزدانند در تاراج مال خویشتن

3 صحبت روشندلان باشد حصار عافیت آب در گوهر نمی گردد ز حال خویشتن

4 در تلاش اوج عزت هر که می سوزد نفس سعی چون خورشید دارد در زوال خویشتن

5 می کشد در خاک و خون رنگین لباسی خلق را حلقه فتراک طاوس است بال خویشتن

6 بر گلوی خود ز غیرت می گذارم چون سبو گر برآرم از بغل دست سؤال خویشتن

7 غنچه خسبی دارد از سیر چمن فارغ مرا هست باغ دلگشایم زیر بال خویشتن

8 در جهان خاکساری خسرو وقت خودم کم نمی دانم ز جام جم سفال خویشتن

9 منت درمان ز بی دردان کشیدن مشکل است از طبیبان می کنم پوشیده حال خویشتن

10 چون کسی کز چشم بد معشوق را دارد نگاه صائب از مردم نهان دارم ملال خویشتن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آدمی را نیست خصمی چون جمال خویشتن

شاعر شعر آدمی را نیست خصمی چون جمال خویشتن چه کسی است ؟

شاعر شعر آدمی را نیست خصمی چون جمال خویشتن صائب تبریزی می باشد.

شعر آدمی را نیست خصمی چون جمال خویشتن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر آدمی را نیست خصمی چون جمال خویشتن چیست ؟

قالب شعر آدمی را نیست خصمی چون جمال خویشتن غزل است

مضمون اصلی شعر آدمی را نیست خصمی چون جمال خویشتن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر