- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زدست تنگ بر بی برگ دنیا تنگ می گردد به ره پیما زکفش تنگ صحرا تنگ می گردد
2 زجان بگسل اگر آزاده ای، کز رشته مریم جهان چون دیده سوزن به عیسی تنگ می گردد
3 زشورم رخنه ها چون کهکشان افتاد در گردون که می پرزور چون افتاد مینا تنگ می گردد
4 برآر از قید عقل و هوش دل را، کز نگهبانان به طفل شوخ میدان تماشا تنگ می گردد
5 زکثرت نیست بر خاطر غباری سینه صافان را زجوش عکس بر آیینه کی جا تنگ می گردد؟
6 زشوق قطع راه عشق اگر برخود چنین بالد به نقش پای من دامان صحرا تنگ می گردد
7 وطن زندان شود بر هر که گردد در هنر کامل که بر گوهر چو غلطان گشت دریا تنگ می گردد
8 به ریزش هر که عادت کرد در میخانه همت به افشردن گلویش کی چو مینا تنگ می گردد؟
9 جهان در دیده کوتاه بینان وسعتی دارد به مقدار بصیرت ملک دنیا تنگ می گردد
10 تلاش صدر در بیرون در بگذار و خوش بنشین که بر بالانشینان بیشتر جا تنگ می گردد
11 چه سازد تنگنای شهر صائب با جنون من؟ که بر دیوانه من کوه و صحرا تنگ می گردد