- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ترانه های جهان گرچه مختلف رنگند تو چون ز پرده برآیی همه یک آهنگند
2 در آفتاب قیامت چه رویها سازند جماعتی که چو گل پای تا به سر رنگند
3 به داغ چاره دیوانگان عشق مکن که این پلنگ وشان با ستاره در جنگند
4 چو آب مردم روشندل از تنک رویی به جام وشیشه وسنگ وسفال یکرنگند
5 سپهر کوزه سربسته ای است در خم او ازان شراب که مستان عشق گلرنگند
6 مپرس سوختگان را ز سختی ایام که آرمیده چو تخم شراره در سنگند
7 از آن گروه طلب چون شکر حلاوت عیش که در شکنجه ایام از دل تنگند
8 مبین به دست نگارین نازک اندامان که در فشردن دل سخت آهنین چگند
9 کدام آینه صائب مرا تواند دید کز آب گوهر من نه سپهر در زنگند