ترانه های جهان گرچه مختلف از صائب تبریزی غزل 3948

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

ترانه های جهان گرچه مختلف رنگند

1 ترانه های جهان گرچه مختلف رنگند تو چون ز پرده برآیی همه یک آهنگند

2 در آفتاب قیامت چه رویها سازند جماعتی که چو گل پای تا به سر رنگند

3 به داغ چاره دیوانگان عشق مکن که این پلنگ وشان با ستاره در جنگند

4 چو آب مردم روشندل از تنک رویی به جام وشیشه وسنگ وسفال یکرنگند

5 سپهر کوزه سربسته ای است در خم او ازان شراب که مستان عشق گلرنگند

6 مپرس سوختگان را ز سختی ایام که آرمیده چو تخم شراره در سنگند

7 از آن گروه طلب چون شکر حلاوت عیش که در شکنجه ایام از دل تنگند

8 مبین به دست نگارین نازک اندامان که در فشردن دل سخت آهنین چگند

9 کدام آینه صائب مرا تواند دید کز آب گوهر من نه سپهر در زنگند

عکس نوشته
کامنت
comment