-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روح را جسم گران مانع شبگیر شده است جای رحم است به سیلی که زمین گیر شده است
2 دامن دشت پر از آهوی آهوگیرست بس که صیاد درین بادیه نخجیر شده است
3 هیچ کافر نشود دور ز آهو چشمان! نافه را موی ازین واقعه چون شیر شده است
4 می زند دست به ترکش ز نیستان دایم هر که چون شیر ز سر پنجه خود سیر شده است
5 هیچ کس را غم فردا نکند استقبال! خواب من تلخ ز اندیشه تعبیر شده است
6 تیر از روح سیاووش مدد می طلبد سینه گرم که دیگر هدف تیر شده است!
7 صائب از قحط هم آواز چنین خاموش است طوطی از خامشی آینه دلگیر شده است