بوی گل می آیداز چاک گریبان از صائب تبریزی غزل 4586

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

بوی گل می آیداز چاک گریبان بهار

1 بوی گل می آیداز چاک گریبان بهار تا ز تیغ کیست این زخم نمایان بهار

2 می توان دانست داغ آتشین رخساره ای است زآتشی کز لاله افتاده است در جان بهار

3 بهر ایمان باختن هر شبنم گل چشمکی است دین کجا ماند بجا در کافرستان بهار

4 کی برآید بوی گل ازعهده خرج نسیم ؟ زود خواهد رفت هوش مابه جولان بهار

5 از نسیم اولم چون گل گریبان چاک کرد تا چه گلها بشکفد دیگر ز احسان بهار

6 تازه رویان توکل فارغند ازفکر رزق کی شود خالی زبرگ عیش، دامان بهار؟

7 در فضای سینه ام پر درپر هم بافته است آه اشک آلود چون ابر پریشان بهار

8 هست صائب چشم اشک آلود ابر تلخروی در حقیقت چشم زخم روی خندان بهار

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر