-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زخم عشاق محال است ز خنجر گذرد چه خیال است که مخمور ز ساغر گذرد؟
2 زاهد خشک ز سرچشمه زمزم نگذشت مست چون از می چون خون کبوتر گذرد؟
3 چرخ پر کوکبه سد ره عاشق نشود این سپندی است که چون برق ز مجمر گذرد
4 عبث آیینه زره پوش ز جوهر شده است تیر مژگان تو از سد سکندر گذرد
5 نافه را کاکل مشکین تو در هم پیچید تا چه از نکهت زلف تو به عنبر گذرد
6 خضر دست هوسی می کند از دور بلند صائب آن نیست ز سرچشمه ساغر گذرد