-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فکنده شور محبت مرا به صحرایی که موج می زند از هر کنار دریایی
2 ندانم آن خط سحرآفرین چه مضمون است که در قلمرو دلهاست طرفه غوغایی
3 خیال من که به دامان عرش پای زده ندیده است به این رتبه سرو بالایی
4 چه شور در جگر خاک ریخت ابر بهار؟ که هست در سر هر برگ لاله سودایی
5 اگر تو پنبه غفلت برآوری از گوش کدام خار ندارد زبان گویایی؟
6 در انتظار تو هر هفت کرده است بهشت نظر سیاه مگردان به هر تماشایی
7 ازان همیشه بهارست لاله خورشید که صلح کرد ز عالم به چشم بینایی
8 چه حاجت است به ترتیب لشکر خط و خال؟ تصرف دل ما را بس است ایمایی
9 برآورد ز خیابان خلد سر صائب کسی که رفت به یاد بلند بالایی