کو ناخنی که رخنه به داغ از صائب تبریزی غزل 5819

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

کو ناخنی که رخنه به داغ جگر کنم؟

1 کو ناخنی که رخنه به داغ جگر کنم؟ این خون گرم را هدف نیشتر کنم

2 نه سجده ای به جبهه و نه بوسه ای به لب از آستان او به چه سامان سفر کنم؟

3 چون تیغ آبدار رود در گلوی من گر بی لبت به آب خضر کام ترکنم

4 پروانه نیستم که به یک بال سوختن معشوق را حواله به آه سحر کنم

5 از باغ رفتنم نه ز بیمهری گل است چندان دماغ نیست که با گل بسر کنم

6 در کار عشق سعی مرا دست دیگرست صد نخل شعله سبز ز تخم شرر کنم

7 آن به که از میان نبرم داغ لاله را از باطن سیاه زبانان حذر کنم

8 چون شوق را به حرف تسلی کنم ز تو؟ چون تشنگی علاج به آب گهر کنم؟

9 صائب سرم چو گرم شود از می صبوح خورشید را ز خنده مستانه تر کنم

عکس نوشته
کامنت
comment