-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کو ناخنی که رخنه به داغ جگر کنم؟ این خون گرم را هدف نیشتر کنم
2 نه سجده ای به جبهه و نه بوسه ای به لب از آستان او به چه سامان سفر کنم؟
3 چون تیغ آبدار رود در گلوی من گر بی لبت به آب خضر کام ترکنم
4 پروانه نیستم که به یک بال سوختن معشوق را حواله به آه سحر کنم
5 از باغ رفتنم نه ز بیمهری گل است چندان دماغ نیست که با گل بسر کنم
6 در کار عشق سعی مرا دست دیگرست صد نخل شعله سبز ز تخم شرر کنم
7 آن به که از میان نبرم داغ لاله را از باطن سیاه زبانان حذر کنم
8 چون شوق را به حرف تسلی کنم ز تو؟ چون تشنگی علاج به آب گهر کنم؟
9 صائب سرم چو گرم شود از می صبوح خورشید را ز خنده مستانه تر کنم