- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خط ازان صفحه رخسار سخنساز شود طوطی از پرتو این آینه غماز شود
2 در ته زلف، رخش پرده گداز نظرست آه ازان روز که این آینه پرداز شود
3 از نظربازی بی پرده ارباب سخن چشم کم حرف تو وقت است سخنساز شود
4 بحر کم ظرفتر از جام حباب است آنجا لب میگون تو چون حوصله پرداز شود
5 اگر از کوی تو اندیشه پرواز کنم نقش بر بال و پرم چنگل شهباز شود
6 بر رخ صبح، شفق پنجه خونین مالید این سزایش که دگر پرده در راز شود
7 برگشاد دل ما دست ندارد تدبیر به دریدن مگر این نامه ز هم باز شود
8 دل ما نیست تنک ظرف شکایت صائب صبح محشر سر این شیشه مگر باز شود