-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نور شکوه حق ز مقابل رسیده است وقت شکست آینه دل رسیده است
2 آب ستاده آینه زنگ بسته است بیچاره رهروی که به منزل رسیده است
3 با جذبه محیط همان در کشاکش است هر چند موج بر لب ساحل رسیده است
4 ما را به عیب لاغری از صیدگه مران کز تار سبحه فیض به صد دل رسیده است
5 تا شعله می زند به میان دامن سفر صد کاروان شرار به منزل رسیده است
6 تا گوهر وجود ترا نقش بسته است جان محیط بر لب ساحل رسیده است
7 صد پیرهن عرق گل خورشید کرده است تا میوه وجود تو کامل رسیده است
8 این خوش غزل ز فیض سعیدای نقشبند صائب ز بحر دل به انامل رسیده است