-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل در آن زلف کمندانداز خود را جمع کرد کبک من در چنگل شهباز خود را جمع کرد
2 از قفس بال و پر ما را گشادی گر نشد اینقدر شد کز پی پرواز خود را جمع کرد
3 بوی گل شد زیر چندین پرده رسوای جهان در دل صدپاره ام چون راز خود را جمع کرد؟
4 غنچه شو کزآفت گلچین سر خود را رهاند هر گلی کز بیم دست انداز خود را جمع کرد
5 نیست در دریای بی آرام کشتی را قرار چون توان در عالم ناساز خود را جمع کرد؟
6 راز صائب در زمان بیخودی رسوا نشد بوی می در شیشه سرباز خود را جمع کرد