صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

از گوهر سرشک بود آب و تاب از صائب تبریزی غزل 5807

غزل 5807 ام از 9863 غزلیات

از گوهر سرشک بود آب و تاب چشم

1 از گوهر سرشک بود آب و تاب چشم چشمی که خشک شد نبود در حساب چشم

2 از چشم و دل مپرس که در اولین نگاه شد چشم من خراب دل و دل خراب چشم

3 بیدار کردن دل خوابیده مشکل است ور نه به یک دو قطره شود شسته خواب چشم

4 در دست رعشه دار گهر را قرار نیست شد بیقرار اشک من از اضطراب چشم

5 از حیرت جمال تو آیینه خشک شد از آفتاب اگر چه شود بیش آب چشم

6 خواهد دمید سبزه خط از عذار یار تا خشک می کند عرق خود حجاب چشم

7 صبح از نظاره دیده خورشید را نیست کی می شود سفیدی ظاهر نقاب چشم؟

8 هر چند از آفتاب بود تلخی گلاب شد تلخ از ندیدن رویت گلاب چشم

9 از بس به روی تازه خطان چشم دوختم چون مصحف غبار مرا شد کتاب چشم

10 هرگز نمی رسد لب خمیازه اش بهم از خانه است اگر چه مهیا شراب چشم

11 صائب شکنجه ای بتر از چشم شور نیست پروای شور حشر ندارد کباب چشم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از گوهر سرشک بود آب و تاب چشم

شاعر شعر از گوهر سرشک بود آب و تاب چشم چه کسی است ؟

شاعر شعر از گوهر سرشک بود آب و تاب چشم صائب تبریزی می باشد.

شعر از گوهر سرشک بود آب و تاب چشم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر از گوهر سرشک بود آب و تاب چشم چیست ؟

قالب شعر از گوهر سرشک بود آب و تاب چشم غزل است

مضمون اصلی شعر از گوهر سرشک بود آب و تاب چشم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر