-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 گلی که طرح دهد رخ به نوبهار این است لبی که می شکند دیدنش خمار این است
2 بلند بخت نهالی که از خجالت او الف کشد به زمین سرو جویبار این است
3 به چشم دیده وران آفتاب عالمتاب پیاده ای است زمین گیر اگر سوار این است
4 کند ز نشو و نما منع سبزه خط را اگر حلاوت آن لعل آبدار این است
5 جهان به دیده خورشید تار می سازد اگر ترقی آن خط مشکبار این است
6 ز زنگ، آینه آفتاب در خطرست اگر عیار تریهای روزگار این است
7 ز زهد خشک اثر در جهان نخواهد ماند اگر طراوت ایام نوبهار این است
8 قدم ز گوشه عزلت برون منه صائب که چاره دل آشفته روزگار این است