صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

آتش از خشکی مغزم به دماغ از صائب تبریزی غزل 1530

غزل 1530 ام از 9863 غزلیات

آتش از خشکی مغزم به دماغ افتاده است

1 آتش از خشکی مغزم به دماغ افتاده است برق در خانه ام از نور چراغ افتاده است

2 نیشتر می شکند در جگرم موی سفید رعشه از خنده صبحم به چراغ افتاده است

3 آتشم در جگر از دیدن خورشید افتاد یارب این پنبه خونین ز چه داغ افتاده است؟

4 این سیه مستی از اندازه می افزون است چشم میگون که بر چشم ایاغ افتاده است؟

5 باده زنگ از دل مینا نتوانست زدود تیرگی لازمه پای چراغ افتاده است

6 صائب از خامه من عنبر تر می ریزد فکر آن زلف مرا تا به دماغ افتاده است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آتش از خشکی مغزم به دماغ افتاده است

شاعر شعر آتش از خشکی مغزم به دماغ افتاده است چه کسی است ؟

شاعر شعر آتش از خشکی مغزم به دماغ افتاده است صائب تبریزی می باشد.

شعر آتش از خشکی مغزم به دماغ افتاده است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر آتش از خشکی مغزم به دماغ افتاده است چیست ؟

قالب شعر آتش از خشکی مغزم به دماغ افتاده است غزل است

مضمون اصلی شعر آتش از خشکی مغزم به دماغ افتاده است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر