-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 محراب نظرهاست کمانی که تو داری شیرازه دلهاست میانی که تو داری
2 چون سبزه زمین گیر کند آب روان را این قامت چون سرو روانی که تو داری
3 بر روی زمین رنگ عمارت نگذارد این جلوه سیلاب عنانی که تو داری
4 از حلقه صاحب نظران هوش رباید از هر مژه شوخ سنانی که تو داری
5 یک سینه بی داغ محال است گذارد این چهره چون لاله ستانی که تو داری
6 در حرف سرایی دهن غنچه ندارد در خامشی این تیغ زبانی که تو داری
7 بس خون که کند در جگر گوشه نشینان این کنج لب و کنج دهانی که تو داری
8 از پسته دهانان جهان شور برآرد از صبح شکرخند دهانی که تو داری
9 در گلشن حسن تو خلل راه ندارد در خواب بهارست خزانی که تو داری
10 صائب چه خیال است که بتوان به نشان یافت این گوشه بی نام و نشانی که تو داری