صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

آن لب نو خط غباری از دل از صائب تبریزی غزل 1334

غزل 1334 ام از 9863 غزلیات

آن لب نو خط غباری از دل ما برنداشت

1 آن لب نو خط غباری از دل ما برنداشت آب خضر از دل سیاهی فکر اسکندر نداشت

2 خانمان سوزست برق بی نیازیهای حسن ورنه آن آیینه رو حاجت به خاکستر نداشت

3 از بیابانی که سالم برد بیدردی مرا غیر خون بی گناهان لاله دیگر نداشت

4 من به اوج لامکان بردم، وگرنه پیش ازین عشقبازی پله ای از دار بالاتر نداشت

5 چون هلال عید، دور جام یک دم بیش نیست وقت آن کس خوش که چشم از چشم ساقی برنداشت

6 چشم خواب آلود ما مستغنی از افسانه بود کشتی ما از گرانباری غم لنگر نداشت

7 بود صائب در گرفتاری حضور دل مرا غیر دام اوراق ما شیرازه دیگر نداشت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن لب نو خط غباری از دل ما برنداشت

شاعر شعر آن لب نو خط غباری از دل ما برنداشت چه کسی است ؟

شاعر شعر آن لب نو خط غباری از دل ما برنداشت صائب تبریزی می باشد.

شعر آن لب نو خط غباری از دل ما برنداشت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر آن لب نو خط غباری از دل ما برنداشت چیست ؟

قالب شعر آن لب نو خط غباری از دل ما برنداشت غزل است

مضمون اصلی شعر آن لب نو خط غباری از دل ما برنداشت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر