-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نرم نرم از خلق ناهموار می باید گذشت بی صدای پا ازین کهسار می باید گذشت
2 تا درین محفل نفس چون نی توانی راست کرد برگ می باید فشاند، از بار می باید گذشت
3 جسم خاکی بر نمی دارد عمارت همچو سیل از سر تعمیر این دیوار می باید گذشت
4 نیست صحرای علایق جای آرام و قرار دامن افشان زین ره پر خار می باید گذشت
5 پاس فقر از شور چشمان بر فقیران لازم است تند و تلخ از دولت بیدار می باید گذشت
6 نازپروردان مشرب را غرور دیگرست چون به مستان می رسی هشیار می باید گذشت
7 دامن گنج گهر آسان نمی آید به دست گام اول از دهان مار می باید گذشت
8 نیست چون چشم بتان صحت دل افگار را از سر تدبیر این بیمار می باید گذشت
9 فکر در دنیای بی حاصل جنون می آورد صائب از اندیشه بسیار می باید گذشت