صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

سرمپیچ از داغ تا سرحلقه از صائب تبریزی غزل 6731

غزل 6731 ام از 9863 غزلیات

سرمپیچ از داغ تا سرحلقه مردان شوی

1 سرمپیچ از داغ تا سرحلقه مردان شوی در سیاهی غوطه زن تا چشمه حیوان شوی

2 می شود در تنگنای جسم کامل جان پاک از صدف بیرون میا تا گوهر غلطان شوی

3 چون زلیخا دست از دامان یوسف برمدار تا مگر چون بوی پیراهن سبک جولان شوی

4 با سر آزاده چون سرو از بهاران صلح کن تا در ایام خزان پیرایه بستان شوی

5 از تو بیرون نیست هر نقشی که در نه پرده هست از لباس زنگ چون آیینه گر عریان شوی

6 تا به چند این سبزه خوابیده زنجیرت شود؟ پشت پا زن بر فلک تا سرو این بستان شوی

7 یوسف از زندان قدم بر مسند عزت گذاشت سعی کن تا از فراموشان این زندان شوی

8 خضر آب زندگی دست از علایق شستن است چون سکندر چند در ظلمات سرگردان شوی؟

9 سکه پشت خویش بر زر داد، در زر غوطه زد در تو رو می آورد از هر چه روگردان شوی

10 نیست جز افسوس حاصل سیر بی پرگار را ره به مرکز می بری روزی که سرگردان شوی

11 چند روزی مهر خاموشی به لب زن غنچه وار چون زر گل چند خرج چهره خندان شوی؟

12 آب کن صائب دل خود را به آه آتشین تا چو شبنم محرم گلهای این بستان شوی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سرمپیچ از داغ تا سرحلقه مردان شوی

شاعر شعر سرمپیچ از داغ تا سرحلقه مردان شوی چه کسی است ؟

شاعر شعر سرمپیچ از داغ تا سرحلقه مردان شوی صائب تبریزی می باشد.

شعر سرمپیچ از داغ تا سرحلقه مردان شوی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر سرمپیچ از داغ تا سرحلقه مردان شوی چیست ؟

قالب شعر سرمپیچ از داغ تا سرحلقه مردان شوی غزل است

مضمون اصلی شعر سرمپیچ از داغ تا سرحلقه مردان شوی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر