-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به ظاهر گر دریغ از نامرادان روی خود داری روانشان تازه از مد رسای بوی خودداری
2 نیایی گر برون از خانه آیینه معذوری که باغ دلگشایی در نظر چون روی خودداری
3 کجا فکر نظربازان به گرد خاطرت گردد؟ که صد دام تماشا در نظر از موی خودداری
4 ز روی آتشینت چشمه سیماب می گردد اگر آیینه فولاد پیش روی خودداری
5 نریزد رنگ یوسف طلعتان چون از تماشایت؟ که بوی پیرهن را سینه چاک از بوی خودداری
6 اگر چه می نمایی رام در ظاهر، ز پرکاری پلنگ خشمگین را داغدار از خوی خودداری
7 چه حد دارند نگاه خیره گردد گرد رخسارت؟ که چین زلف را پیوسته در ابروی خودداری
8 تو چون از بس لطافت نیست ممکن در نظر آیی چه ذرات جهان را گرم جست و جوی خودداری؟
9 ز نکهت عذرخواهی می کند زلف رسای تو به ظاهر گر دریغ از دورگردان روی خودداری
10 مکن در پیش این سنگین دلان چون تیغ گردن کج ز قسمت آب باریکی اگر در جوی خودداری
11 ز عکس خود کنی همچون پلنگ خشمگین وحشت اگر در وقت خشم آیینه پیش روی خودداری
12 گلابش کن ز آه آتشین پیش از خزان صائب اگر دلبستگی چون گل به رنگ و بوی خودداری