-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاشق صادق نیندیشد ز آتش تاختن زر خالص را محابا نیست از بگداختن
2 روزگاری را که کردم صرف تسخیر بتان می توانستم دو عالم را مسخر ساختن
3 آبرویی را که کردم صرف این بی حاصلان آسیایی می توانستم به دور انداختن
4 رنگ یکتایی نگیرد رشته چون همتاب نیست سازگاری نیست با ناسازگاران ساختن
5 آن که کار سهل ما را در گره انداخته است می تواند کار عالم را به ابرو ساختن
6 سرکشان را مهربان خویش کردن مشک است سهل باشد آسمان را بر زمین انداختن
7 از بهشت عدن صائب صلح کن با وصل یار بر امید نسیه نقد عمر نتوان باختن